اثر ماساژ بر گردن درد کارمندان

مقایسه اثر ماساژ کوتاه مدت با تمرینات تسهیل عصبی عضلانی بر درد گردن و شانه کارمندان، ناشی از نقاط ‏ماشه‌ای میوفاشیال در عضله ذوزنقه

زن کارمند بر روی صندلی ماساژ نشسته و ماساژور در حال ماساژ گردن او است

چکیده

مقدمه: با توجه به شیوع بالای دردهای میوفاشیال عضله ذوزنقه در کاربران کامپیوتر (کارمندان) که منجر به ناتوانی، غیبت از کار، خستگی زودرس همچنین کاهش کارایی کارمندان به‌دلیل سردردهای مکرر ناشی از وجود نقاط ماشه‌ای در گردن می‌شود، لازم است تا به بررسی روش‌های درمانی برای تسکین این دردها پرداخته شود. لذا هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر ماساژ کوتاه مدت با تمرینات کشش تسهیل عصبی عضلانی (Neuromuscular Facilitation Exercises) NFE‌ بر درد گردن و شانه کارمندان دارای نقاط ماشه‌ای در عضله ذوزنقه می‌باشد.‌

روش بررسی: مطالعه به‌روش کارآزمایی بالینی روی ۴۲ بیمار (کارمندان زن و مرد علوم پزشکی مشهد) انجام گرفت. گروه مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که علائم بالینی و معاینه فیزیکی مبنی بر وجود نقاط ماشه‌ای در ناحیه گردن در آنها وجود داشت. افراد پس از مشابه‌سازی از نظر سن، مدت زمان علائم و شدت درد، به‌صورت تصادفی به سه گروه کنترل، گروه تجربی ۱ (ماساژ کوتاهمدت) و گروه تجربی ۲ (تمرینات (NFE‌ تقسیم شدند.

مداخله درمانی روی بیماران انجام گرفت و قبل و بعد از درمان شاخص‌های شدت درد، درد گردن، درد شانه، ناتوانی شانه، ناتوانی و درد شانه، بررسی شد و تغییرات در داخل گروه و بین سه گروه با استفاده از روش آماری آنوا یک طرفه مورد مقایسه قرار گرفت.‌

نتایج: ماساژ کوتاهمدت و تمرینات ‌NFE‌ پس از یک جلسه باعث کاهش معنی‌دار درد شد (۰۵/۰. (P< و درد گردن، درد شانه، ناتوانی شانه، ناتوانی و درد شانه به طور معنی‌داری کاهش یافت (۰۵/۰ (P< اما تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد (۰۵/۰. (P>‌

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد هر دو روش ماساژ کوتاهمدت و تمرینات ‌NFE، اثر مشابهی در درمان درد نقاط ماشه‌ای عضله ذوزنقه دارند. با توجه به تحقیقات کمی که در این زمینه انجام شده است، نیاز به مطالعات بیشتری می‌باشد.‌

مقدمه

گردن درد، دومین ناتوانی شایع عضلانی-اسکلتی بعد از کمردرد است که در سالهای اخیر به دلیل پیشرفت تکنولوژی و کار با رایانه میزان آن رو به افزایش است (۱). زمانی‌که یک فرد برای مدت طولانی در یک الگوی غلط قرار گیرد. برای مثال، هنگام مطالعه کردن، پشت میز نشستن و انجام کارهای اداری، اگر با وضعیتی به‌صورت سر خمیده به‌طرف جلو کار خود را انجام دهد، گروه عضلات ضد جاذبه فرد تحت کشش قرار گرفته و خسته می‌شوند (۲).

وضعیت بدنی غلط و طولانی این‌گونه افراد منجر به ضعف عضلات پشتی گردن و اختلال در عمل پیامهای حس عمقی-گاما موتور نرون ها و اختلال در رفلکس تنظیم تون عضلات گردن می‌شود (۳).‌

سندرم درد میوفاشیال یک اختلال عضلانی دردنـاک و شـایع است که توسط نقاط ماشه‌ای میوفاشـیال ایجـاد مـی‌شـود (۴) و شیوع آنها حدود ۳۰ درصد از مراجعین به درمانگاههای عمـومی را شامل می‌شود که در کلینیک‌های درد، این میزان بسیار بـالاتر است (۵). تشخیص این سندرم نیازمند لمس حـداقل یـک نقطـه ماشـه‌ای مشـخص از نظـر کلینیکـی اسـت (۶). مشخصـه نقـاط ماشه‌ای میوفاشیال وجود قوام نـدولار در لمـس بانـدهای سـفت عضـله اسـت (۷).

مشـکلات و تبعـات ایـن بیمـاری شـامل افـت عملکرد بیماران، اختلالات روحی شامل اضطراب و استرس ناشی از این مشکل و هزینه‌های ناشی از آن می‌باشد (۸). اولـین بـار در سال ۱۸۳۴ فروریپ به وجود نقاط دردناک در عضله اشـاره کـرد (۱۱-۹). ولی اصطلاح نقاط ماشه‌ای اولین بار توسط جانت تـر در سال ۱۹۴۲ بـا یافتـه‌هـای کلینیکـی مشخصـی همچـون نقطـه حساس در یک باند سفت شده عضـله، پاسـخ انقباضـی موضـعی به‌دنبال تحریـک مکـانیکی، انتشـار درد در موضـع مشخصـی از عضـله و ایجـاد درد متعاقـب لمـس، مطـرح شـد (۱۲). در نقـاط ماشه‌ای سر و گردن، دامنه حرکتـی، انعطـافپـذیری عضـلات و عملکرد فرد کاهش می‌یابد (۴).‌

برای درمـان نقـاط ماشـه‌ای از روشهـای مختلفـی همچـون ماسـاژ یـخ، کشـش فعـال و غیرفعـال عضـله (۱۳)، روش انـرژی عضـلانی و لیـزر (۱۴)، فشـار ایسـکمیک، موبیلیزیشـن، تزریـق پروکائین یا گزیلوکائین (۱۵)، گرما درمانی و امواج مـاورای صـوت (۱۶)، ماســاژ (۱۷) و تحریــک الکتریکــی عصــب از طریــق پوسـت ‌TENS (Transcutaneous Electrical Nerve Stimulation)‌ استفاده شـده اسـت (۱۸).

بـه‌طـورکلی هـدف از کـاربرد درمـانهـای فیزیکی، کاهش درد و برگرداندن عملکرد طبیعی عضله می‌باشـد. درمان‌های فیزیکی نسبت به درمانهای دارویی بدون خطر بـوده و دارای ایمنی بالایی هستند.‌

تمرینات تسهیل عصبی عضلانی شامل چندین الگوی حرکتی برای تسهیل و تصحیح فرمان‌های حرکتی مغز از طریق دریافت پیام گیرندههای حس عمقی داخلی عضلات است. تصحیح الگوهای مختل شده سبب برقراری نظم و تسهیل در انتقال حس عمقی و تصحیح وضعیت مفاصل و عضلات می‌گردد (۱۹).‌

ماساژ نقطه ماشه‌ای میوفاشیال، یک تکنیک پیشرفته عصبی عضلانی است که معمولاً در ورزش درمانی برای تسکین درد و ایجاد انبساط عضلانی به‌دنبال ضربه‌ها استفاه می‌شود و چون ماساژ متنوعی با تمرکز بیشتر بر این نواحی استفاده می‌شود، از این نظر مشابه طب فشاری است (۴). ماساژ نقاط ماشه‌ای سبب کاهش تنش عضلانی می‌شود (۲۰). همچنین پژوهشگران نشان دادند که ماساژ باعث کاهش سفتی و بهبود خستگی در عضلات اندام تحتانی می‌شود (۱۸).‌

هـدف از ایــن مطالعـه، مقایســه اثـر ماســاژ کوتـاه مــدت بــا تمرینات ‌NFE، روی درد گردن و شـانه کارمنـدان دارای نقـاط ماشه‌ای در عضله ذوزنقه است. از طرفی با توجه به نظریه جدیـد که اسپاسـم دوک‌های عضـلانی را عامـل اصـلی در بـروز نقـاط ماشه‌ای می‌داند، کشش عضلانی جزء درمان‌های اساسـی ایـن بیماری قرار می‌گیرد (۲۲).

در تحقیقی که لی و همکـاران (۲۰۱۳) بـر روی افـراد مبـتلا بــه سـندرم درد میوفاشـیال انجـام دادنــد مشخص شد کـه کشـش تسـهیل عصـبی عضـلانی تأثیر قابـل توجهی در کاهش درد و افزایش کارایی و عملکرد افـراد داشـته اســـــت (۱۲). در پژوهشـــــی مـــــروری کـــــه ‌Brosseau‌ و همکاران (۲۰۱۲) بر روی افـراد مبـتلا بـه گـردن درد مـزمن بـا عامل نقاط ماشه‌ای انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ماسـاژ Shoulder Pain And فشاری مـی‌توانـد در کـاهش درد و افـزایش دامنـه حرکتـی در گــردن مؤثر باشــد (۲۳).

همچنــین در بررســی کــه ‌Azma‌ و همکاران (۱۳۹۴) بر روی دو گروه که یک گروه مبتلا به سـر درد مزمن و گروه دیگر سالم بودند انجام داد، به این نتیجه رسـیدند که تفاوت واضحی بین دو گـروه مـورد و شـاهد در وجـود نقـاط ماشه‌ای، محدودیت حرکات گردنی، حساسیت عضـلات گـردن و اطراف آن و همچنین مفاصل فاست وجود داشت (۲۴).‌

در پژوهشی مروری که ‌Kong‌ و همکاران (۲۰۱۳) بر روی افراد گردن درد به‌دلیل وجود نقاط ماشه‌ای انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ماساژ درمانی می‌تواند اثرات مثبتی بر روی کاهش درد و افزایش عملکرد گردن و شانه داشته باشد (۱۶).‌

اما تجربه‌ای از مقایسه این دو روش درمانی وجود ندارد و یا حداقل در دسترس ما نبود که کدام یک از این روشهای درمانی بر دیگری برتری دارد. به‌همین دلیل با توجه به شیوع بالای این بیماری و نبود نتایج قطعی و نهایی در درمان این سندرم، محقق بر آن است که مقایسه اثر ماساژ کوتاهمدت با تمرینات ‌NFE‌ را روی درد گردن و شانه کارمندان دارای نقاط ماشه‌ای در عضله ذوزنقه، بررسی کند.‌

روش بررسی

این مطالعه کار آزمایی بالینی کنترلدار به‌روش تصادفی در دسترس می‌باشد. تعداد ۴۲ کارمند علوم پزشکی (۲۰ زن، ۲۲ مرد) مبتلا به سندرم درد مایوفاشیال عضله ذوزنقه با میانگین سنی ۳۶ سال و ‌BMI‌ بین ۲۲ تا ۳۰ است وارد مطالعه شدند. این افراد موافقت کتبی خود را برای همکاری با طرح اعلام کرده بودند، وارد مطالعه شدند.‌

بیماران پس از همگن سازی بر اساس سن، مدت زمان علائم، به‌صورت تصادفی به سه گروه طبق جدول ذیل تقسیم شدند:‌

جدول ۱: توزیع بیماران در سه گروه

ردیفگروهنوع درمانتعداد
۱گروه تجربی ۱ماساژ کوتاهمدت۱۴
۲گروه تجربی ۲تمرینات NFE۱۴
۳کنترلبدون درمان۱۴

معیارهای ورود به مطالعه (معیارهای تشخیص) به شرح زیر می‌باشد: ۱- وجود سندرم درد مایوفاشیال عضله ذوزنقه، به این صورت که بیماران درد شانه با انتشار به گردن، انـدام فوقـانی و پشـت را داشتند و درد آنها محدود به یک درماتوم یا میوتـوم نبـوده و در معاینه آنها باندهای سفت عضلانی لمس می‌شد. که در طول آن یک یا چند نقطه دردناک به‌نام نقاط ماشه‌ای وجود داشت که با فشار روی آنهامجدداً علائم بیمار ایجاد مـی‌شـد کـه ایـن عمـل توسط پزشک انجام می‌گرفت (۳).‌

‌۲- بیمار درد را حداقل به‌مدت ۶ ماه، تجربه کرده باشد. ۳- معاینه نرولوژیک بیماران طبیعی باشد.‌

‌۴- بیماری دیگری که توجیه‌کننـده علائـم بیمـارباشـد (مثلاً رادیکولوپاتی) وجود نداشته باشد.‌

خصوصیات سن، جنس، مدت زمان علائم، شـدت درد هنگـام استراحت، شب و هنگام فعالیت، درد گـردن، درد شـانه، نـاتوانی در شانه و درد و ناتوانی شـانه موقـع ورود بـه‌عنـوان متغیرهـای پایه‌ای بررسی و ثبت شد. جهت تعیـین میـزان درد غیـر عینـی بیمـاران از معیـار (‌VAS (Visual Analogue Scale‌ اســتاندارد دهگانه (۲۵) استفاده شد و میزان درد در هنگام استراحت، شـب و هنگام فعالیت توسط خـود بیمـار پـس از توضـیح پژوهشـگر، روی نمودار علامت زده می‌شد و برای درد گـردن از پرسشـنامه ‌NPNPQ(The Northwick Park Neck Pain Questionnaire)‌ و درد و نـــاتوانی شـــانه از پرسشـــنامه (‌SPADI (Disability Index‌ استفاده شد.‌

پرسشنامه ‌SPADI‌ شـامل دو قسـمت مقیـاس درد (۵ قسـمت) و مقیــاس نــاتوانی شــانه (۸ قســمت) اســت. مقیــاس درد شــامل صــفر (بــدون درد) تــا ۱۰ (شــدیدترین درد قابــل تصــور) بــود. بیمــار بــه پرسش‌های مطرح شده در هر قسـمت پاسـخ داد و امتیـازی از صـفر تا ده بـه وی تعلـق گرفـت.

مقیـاس نـاتوانی از صـفر (بدون مشـکل و مستقل) تا ۱۰ (نیاز به کمک) بود. بیمار با توجـه بـه توانـایی خـود بـه پرســش‌هــای مطــرح شــده در وضــعیت‌هــای مختلــف پاســخ داد و امتیــازی از صــفر تــا ده را کســب نمــود. پرسشــنامه ‌SPADI‌ معیــار معتبـری اسـت کـه پایـایی (۶۵/۰-۶۳/۰ (r= آن خـوب گـزارش شـده است (۲۶).‌

پرسشنامه ‌NPNPQ، درد گـردن و ناتوانی متـعاقب آن را در بیماران اندازهگیری می‌کند. معیـار انـدازهگیـری آبژکتیـو علائـم است. مقیاس، شامل ۹ قسمت برای ارزیـابی شـدت درد گـردن، درد گردن و خواب، درد و سوزن سوزن شدن و کرختی بازوها در شب، مدت علائم، حمل اشیاء، مطالعه کردن و تماشای تلویزیون، کار کردن و یا فعالیت در منزل، فعالیت اجتماعی و رانندگی کردن است.

هر قسمت از صفر تا چهار رتبه‌بندی شده است. نمره صـفر نشانه عدم وجود مشکل و نمره چهار نشانه حداکثر درد و ناتوانی است. حداقل نمره صفر و حداکثر آن ۳۶ اسـت. ایـن پرسشـنامه معیار معتبری اسـت (۷۹/۰ (r= و پایـایی (۸۹/۰ (r= و همبسـتگی درونی آن خوب گزارش شده است (۲۷).‌

در صورتی‌که در عضله بیمار بیش از دو نقطه ماشـه‌ای وجـود داشت، دوتایی که از همه دردناکتر بود انتخاب می‌شـد و تحـت مداخله قرار می‌گرفت (۲۸, ۱۸).‌

پرسشنامه‌ها یک بار قبل از مداخله درمانی و بار دیگر یک روز پس از مداخله درمانی توسط آزمودنی‌ها در هر سه گروه تکمیل شد.‌

برنامه درمانی ماساژ کوتاهمدت: آزمودنی‌هـای گـروه تجربـی ۱ در حالی‌کـه روی صـندلی راحـت قـرار گرفتـه بودنـد، ماسـاژ درمانی را به‌مدت ۲۰ دقیقه در نواحی ماشـه‌ای سـر و گـردن و عضله ذوزنقه‌ای به‌صورت قرینه دریافـت نمودنـد. آزمـودنی‌هـای گروه کنترل هیچ‌گونه ماساژ و تمرینی دریافت نکردند.‌

ماساژ توسط افرادی که ۳ سال سابقه داشتند انجام گرفـت و به‌صورت فشار متمرکز، عمیق و دورانـی اطـراف نقـاط ماشـه‌ای میوفاشیال در قسمت بـالایی، میـانی و تحتـانی عضـله ذوزنقـه انجام شد (شکل ۱)(۲۹).‌

برنامه درمانی گروه تمرینات تسهیل عصبی عضلانی: بیمار به پشت خوابیده به‌صورتی‌که سر و گردن وی از تخـت بیـرون بـود سپس الگوی حرکتی هر یک از اندامهای فوقانی شـامل حرکـات خم شدن، نزدیک شدن و چرخش داخلی مفصل شـانه و انـدام فوقانی را به‌طور همزمان با حرکات خم شدن سر و گردن به جلو و چرخش آن به همان سمت انجام می‌داد (شکل ۲).‌

چرخش داخلی شانه و اندام فوقانی همراه با حرکت خم شدن سر  سمت راست و چپ انجام می‌داد (شکل ۳). در انجام الگوهای حرکتی اندام فوقانی از بیمار خواسته می‌شد تا با چشم‌های خود حرکات دست همان طرف را دنبال کند.

 تعداد حرکات در هر الگو ۱۰ مرتبه برای هر یک از اندام فوقانی بود (۳۰). قبل از شروع درمان، تمام حرکات به‌وسیله درمانگر به بیماران آموزش داده می‌شد. سپس تمام حرکات به‌وسیله خود بیمار و با نظارت درمانگر صورت می‌گرفت.‌

پس از ثبت پس‌آزمون، داده‌ها با استفاده از نـرمافـزار ‌SPSS‌ نســخه ۱۷ و آزمــون آمــاری ‌T-test، ‌Kolmogorov-Smirnov، ‌One -way ANOVA‌ و ‌Tukey‌ تجزیه و تحلیل شـدند و سـطح معنی‌داری آزمونها کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.‌

نتایج

برای بررسی همگن بودن گروهها، توزیع بیمـاران بـر حسـب خصوصیات فردی و بیماری (سن، مدت زمان علائم و …) قبـل از درمان و به تفکیک گروه درمانی در (جدول ۲) ارائه شده است.

نتایج تحقیق حاضر نشان دادکه تفـاوت معنـی‌داری بـین دو گروه تجربی پس از مداخله وجـود نداشـت (۰۵/۰ (P›‌، امـا بـین گـروههــای تجربـی و گــروه کنتـرل ایــن تفـاوت معنـی‌دار بــود (۰۵/۰ (P< (جدول ۳).‌

در هر دوگروه تجربی، میزان درد موقع استراحت، درد شبانه و درد موقع فعالیت به‌صورت واضحی کاهش یافتـه بـود (۰۵/۰. (P<‌ همچنین شاخص درد گردن، درد شانه، نـاتوانی و درد و نـاتوانی شانه کاهش یافت ‌(۰۵/۰ (P< (جدول ۲).‌

نتیجه درمان پس از درمان بر حسب شاخص‌های آن و بـه تفکیک گروه درمانی در (جدول ۳) ارائه شده است.‌

بحث

با توجه بـه‌ایـن کـه درد میوفاشـیال دردی اسـت کـه باعـث اختلال در کارایی و عملکرد افراد می‌شود، بنـابراین مـا در ایـن تحقیق به مقایسه دو روش درمانی مهم پرداختیم.‌

اگرچه تکنیک‌های بسیاری وجود دارد که می‌توانـد تأثیر بـر نقـاط ماشــه‌ای داشـته باشــد، امـا تکنیــک‌هـای دســتی ماننــد ماساژ درمانی و کشش بسـیار جالـب توجـه اسـت. بـه دلیـل در دسترس بودن، کم هزینه بودن، علاقه بیمـار، غیررسـمی بـودن، عدم وجود عوارض و اثربخشـی بیشـتر در درمـان، از مهمتـرین علل تمایل به سوی این نوع درمان است (۳۱).‌

این مطالعه نشان داد که دو روش درمانی ماساژ کوتاه مـدت و ‌NFE‌ روی شــاخص‌هــای درد بیمــاران بســیار مؤثر اســت و همچنین بین دو گروه و گروه کنترل تفاوت معنی‌دار است. ایـن تأثیر در ماساژ کوتاهمدت از طریـق آرامـش عضـلانی و تحریـک مکانیکی نقاط ماشـه‌ای و در پـی آن افـزایش گـردش خـون در اطراف نقاط ماشه‌ای می‌باشد. احتمالاً مکانیزم ماسـاژ فشـاری از طریق تخریب مکانیکی ‌endPlate‌ می‌باشد ایـن ‌endPlate‌ هـای دارای اختلال عملکرد، با رها کردن مـدام اسـتیل کـولین باعـث انقباض فیبرهای عضلانی مربوط شده و نقاط ماشـه‌ای را ایجـاد می‌کنند.

با تخریب این موارد، انقباض فیبـر هـم از بـین رفتـه و حس درد ایجاد شده نیز از بین می‌رود (۳۲). نتایج ایـن تحقیـق با نتایج‌ف لهندر و همکارن (۱۹۹۹)، کی دی و همکـاران (۱۹۹۷)، چانـــگ و همکـــاران (۲۰۰۲) و فاســـتر و همکـــاران (۲۰۰۲) همخوانی دارد (۳۶-۳۳) که این نتایج ناشی از تحریـک سیسـتم پاراسمپاتیک به‌دنبال ماساژ می‌دانسـتند کـه منجـر بـه کـاهش مقــدار شــاخص‌هــای فیزیولوژیــک مــی‌شــوند. همچنــین در جدیدترین پژوهش‌ها موراسکا و همکاران (۲۰۱۵)، در مطالعـه‌ای با عنوان”ماساژ نقاط ماشه‌ای در سر و گردن بـرای سـردردهـای تنشی” به مقایسه دو گروه بیمار با سـندرم درد مایوفاشـیال بـا استفاده از دو نوع روش درمانی شامل یـک گـروه بـا اسـتفاده از ماساژ و گروه دیگر بـا اسـتفاده از دارو پرداختنـد، آن‌ها بـه ایـن نتیجه رسیدند که گروه ماساژ کـاهش درد بیشـتری نسـبت بـه گروه دارو داشتند و همچنین آستانه درد فشاری فقـط در گـروه ماســاژ بهبــود نشــان داد (۳۱).

در پژوهشــی دیگــر ترامپــاس و همکاران (۲۰۱۰)، به بررسی ترکیب ماساژ درمانی و کشش ‌PNF‌ بر روی مبتلایـان بـه سـندرم میـو فاشـیال در عضـلات کمـر و همسترینگ پرداختند. نتایج، تأثیر بسـیار زیـادی را در کـاهش درد در گروه بیمار نسبت بـه گـروه کنتـرل نشـان داد بـه‌عـلاوه افزایش معنـی‌داری در دامنـه حرکتـی مشـاهده شـد (۳۷)، امـا پژوهشی مشابه بر روی گردن یافت نشد.‌

بــا وجــود اینکــه تأثیر ماســاژ و روش آرامســازی در حیطــه جسمانی و روانی ثابت شده است اما در روش ‌NFE‌ مکانیزم این تمرینــات از طریــق ایجــاد واکــنش در ســاز و کارهــای عصــبی عضلانی در گیرندههای عمقی صورت می‌گیرد (۱۹). این حرکـات بهتر از حرکات تک محوری و سـاده مـی‌باشـند و تحـت عنـوان ‌PNF‌ و برای ازدیاد دامنـه حرکتـی و افـزایش تحمـل عضـلات استفاده شدهاند (۱۸, ۱۷).

شکل متفاوتی از تمرینات ‌PNF‌ وجود دارد. نوع رایج آن شامل حرکات ریتمیـک تثبیتـی و نـوع دیگـر ترکیبـــی از انقباضـــات ایزوتونیک (کانســـنتریک و اکســـنتریک متنـاوب) عضــلات مختلــف مــی‌باشـد. هــر چنــد ایــن روش در فیزیوتراپی فراوان مورد استفاده قرار می‌گیرد اما هنـوز تأثیر آن در درمان نقـاط ماشـه‌ای مـورد تائیـد قـرار نگرفتـه اسـت ایـن حرکات نه تنها عضلات سر و گردن را در بر دارد بلکـه عضـلات انــدام فوقــانی و حرکــات چشــم را نیــز شــامل مــی‌شــود. لــذا واکــنش‌هــای تطــابقی عضــلات درگیــر را بــه‌کمــک انقبــاض کانسنتریک و اکسنتریک آن‌ها اصلاح می‌نماید.‌

در این مطالعه، از تمرینات تسـهیل عصـبی عضـلانی ((NFE‌ به‌صورت حرکات توام سر، گردن و دست‌ها، شامل چهـار الگـوی حرکتی برای درمان نقاط ماشه‌ای اسـتفاده شـد. نتـایج مطالعـه حاضر نشان داد که در گروه تمرینات ‌NFE، درد به‌طـور کلـی و درد گردن و شانه و ناتوانی شانه، کاهش قابل ملاحظه‌ای نسـبت به قبل از درمان داشـت و در مقایسـه بـا گـروه کنتـرل کـاهش زیادی نشان داد (۰۵/۰. (P< نتایج این مطالعه با مطالعـه الـورز و همکاران (۲۰۰۲)، ویلـر (۲۰۰۴)(بـر گرفتـه از پـژوهش جـانیس ۱۹۹۷) و ریــول و همکــاران (۱۹۹۳) همخــوانی دارد (۲۱، ۲۰، ۴) که این نتایج ناشی از اختلال در سیستم حـس عمقـی عضـلات گردن می‌باشد.

حس عمقی در درک حرکت سر و گـردن نقـش عمــدهای داشــته و قابلیــت بــازآموزی دارد و بــا تکنیــک‌هــای توانبخشی می‌توان آن را بهبود بخشید. از این‌رو تمرین بـر پایـه توام شدن سر و گردن و چشم، بر اساس آنچه ریول و همکـاران گزارش دادند که تسهیل حس عمقی گردن می‌تواند مناسـب‌تـر از برنامه‌های توانبخشی معمول باشد (۲۱). به‌نظر مـی‌رسـد ایـن پژوهش از این نظر که بر روی نقاط ویژهای صورت گرفته اسـت، می‌تواند از اهمیت ویژهای برخـوردار باشـد.

در نتیجـه مـی‌تـوان اظهــار داشــت کــه ماســاژ نقــاط ماشــه‌ای و تمرینــات ‌NFE، تکنیک‌هایی غیر تهاجمی و بدون عارضه هستند که باعث القـای اثرات آرامسازی، بهبود سیستم حسـی عمقـی و کـاهش درد در گروههای تجربی می‌شود و اگر به بیماران و سایر افـراد آمـوزش داده شود، مطمئناً به میزان زیادی سبب کاهش مشـکلات آنهـا شده و نیاز به داروهای مسـکن و آرام بخـش را کـاهش خواهـد داد.‌

البته در تحقیق ما نیز کاستی‌ها و محـدودیت‌هـایی از جملـه تعداد کم نمونه‌ها وجود داشت، چرا کـه وقتـی شـاخص درمـانی کیفی باشد بهتر است که مطالعه بـا نمونـه‌هـای بیشـتری انجـام گیـرد (۸). یکـی دیگـر از محـدودیت‌هـای ایـن تحقیـق، دوسـو کورنبودن است که می‌تواند هـم از جنبـه بیمـار و هـم از لحـاظ ارزیابی‌کننده نوعی سوگیری ایجاد کند و از نقطه‌نظـر قـوت، مـا سعی کردیم که بیماران قبل از شروع درمان از نظر عوامل مؤثر بر نتیجه مثل سن، مدت زمان علائم و شدت درد همسان باشند، این نکته‌ای است که در تحقیقات قبلی کمتر دیده شده است.‌

نتیجه‌گیری

به‌طور کلی، تئوری‌های مطرح شده در مورد تأثیر روشهـای مختلف درمانی بر روی نقاط ماشه‌ای، از قطعیت کافی برخـوردار نیست. بنابراین در مورد تأثیر روشهای مختلـف درمـانی اتفـاق نظر وجود ندارد و هیچ‌کدام از درمانها به‌عنوان بهترین روش یـا درمان استاندارد شناخته نمـی‌شـوند. بنـابراین روشهـای مـورد استفاده در این مطالعه به‌عنوان یک روش درمـانی مطـرح اسـت.

این دو روش و روشهای دیگر، در درمـان دردهـای میوفاشـیال عضله ذوزنقه‌نسبتاً موفق هستند. اما روش ماساژ کوتـاهمـدت و تمرینات ‌NFE‌ به‌دلیل هزینه و وقـت کمتـر از روشهـای دیگـر بهتر است. به هر حـال بـرای دسـتیابی بهتـر و قطعـی نیـاز بـه مطالعات بیشتر در نوع و ترکیب درمـان و مانـدگاری آن وجـود دارد.‌

مقاله اصلی را در اینجا بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید