فهرست
چکیده
زمینه و هدف: ماساژ، یکی از روشهای کهن درمانی است که در همه ملل موردتوجه واستفاده بوده است. در گذشته از ماساژ بهمنظور حفظ تندرستی و درمان بیماری استفاده میشده که تا زمان حاضر نیز تداوم دارد. این مطالعه مروری با هدف رسیدن به کاربردها و مکانیسم ماساژهای نوین و سنتی صورت گرفت.
روش بررسی: جستجو در پایگاههای اطلاعاتیGoogle scholar وPubMed برای یافتنمکانیسم و کاربردهای ماساژهای شایع انجام شد، جهت بررسی و جستجوی منابع پزشکی ایرانی نیز از نرمافزار پزشکی جامع نسخه یک استفاده گردید.
یافتهها: در این مطالعه کتابخانهای، ۷۵ مقاله از پایگاههای اطلاعاتی به دست آمد، همچنین ازمطالب ۱۹ کتاب از کتب معتبر پزشکی ایرانی استفاده و نکتهبرداری شد. ماساژهای سطحی، کلاسیک، بافت همبند و تخلیه لنفاوی (ماساژهای نوین)، مورد بررسی قرار گرفت و ماساژهای توئینا، آبهیانگ و دلک (ماساژهای سنتی)، با آنها مقایسه و ارزیابی شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد مکانیسم ماساژهای نوین در ماساژهای سنتی نیز وجوددارد، ولی ماساژهای سنتی دارای مکانیسمهای خاصی مبتنی بر مکاتب پزشکییشان هستند. انواع مختلف ماساژ نیز کاربردهای خاص خود را دارند. دلک با داشتن قابلیت تطابق با شرایط سنین و مزاجهای مختلف میتواند راهکار کاملی از درمان و پیشگیری بدون دارو باشد.
مقدمه
ماساژ بهمعنی مالیدن و ورز دادن عضلات و مفاصل بدن با دست است. گمانههای مختلفی؛ ازجمله کلمه عربی ”مس” (لمسکردن)، سانسکریت ”Makesh”، فرانسوی”Masser”، پرتغالی “Amasser” یا ”Massa”، یونانی”Massein” و عبری ”Mashesh” برای ریشه لغوی ماساژ مطرح شده کهتقریبا همه آنها به مفهوم ورز دادن و فشردن است (۱). در سوریه باستان، بابل و آشور معتقد بودند ماساژ، ارواح خبیثه را از بدن خارج میکند. ماساژ در نقاشیهای غارهای پیش از تاریخ نیز دیده شده است.
در منابع عبری، مصر (در پاپیروس ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد)، روم، یونان، چین Nei ching/Nei jing) ۲۶۰۰ قبل از میلاد)، ژاپن، ایران و هند (۲۰۰۰ سال قبل از میلاد) نیز ماساژ وجود داشته است. بقراط (سال ۳۵۷-۴۶۰ قبل از میلاد)، بوعلیسینا و امبروس بار (در قرن دهم و شانزدهم بعد از میلاد) در کتب خود به مباحث ماساژ پرداختهاند (۱، ۲). درمانهای فیزیکی چینی (Tui Na)، ۳۵۰ سال قبل توسط پرتغالیها به اروپا آورده شد که اساس کارهای پر لینگ (Per Ling) شد (۳).
با توجه به اینکه بعضی از روشها از آسیا به غرب وارد شده، اما بهنظر میرسد فرهنگهای مختلف بهطور مستقل آن را توسعه دادهاند (۴) و سبکهای مختلفی (مانند توئینا، آبهیانگ و دلک) از آن بهوجود آمده است. در اروپا و غرب، از انواع دیگر ماساژ مانند کلاسیک (سوئدی)، ماساژ بافت همبند، ماساژ سطحی (تماسی)، تخلیه لنفاوی، رولفینگ و تراگر استفاده میشود. زکریای رازی در کتاب الحاوی فیالپزشکی برای درمان بسیاری از بیماریهای مغز و اعصاب، گوارش، قلب و عروق (صرع، فالج، صداع، غشی و استسقا) دلک را توصیه کرده است.
در دهههای اخیر نیز از ماساژ برای درمان بیماریهای گستردهای همچون: دیابت (۵)، افسـردگـی، اوتیسـم، آرتـریـت، فیبـرومیالـژیـا، فشـارخـون، آسم، مولتیپلاسکلروزیس، ایدز، سرطان پستان، پارکینسون، دمانس (۶) و سیاتیک (۷) استفاده میشود. Goats طی دو مقاله در سال ۱۹۹۴، تنها به بررسی روش انجام و مکانیسم ماساژ سوئدی و بافت همبند پرداخت (۸، ۹). در مطالعه حاضر به بررسی مقایسه ماساژهای گوناگون از نظر روش، کاربرد و مکانیسم احتمالی آنها پرداخته شده است.
روش بررسی
در این مقاله مروری،جستجو در پایگاههای اطلاعاتی و کتب معتبر پزشکی ایرانی انجام شد.
- در مطالعه منابع پزشکی ایرانی، تمامی کتب موجود در نرمافزار پزشکی جامع نسخه ۵/۱ با کلمات: دلک، الدلک، ورز، ورز دادن و مالش بررسی گردید که درمجموع مطالب موردنظر از ۱۹ کتاب جمعآوری شد.
- کلمات جستجوی ذیل:
Massage or Dalak or Dalk or Abhyang or Tuina or Qigong or Lomilomi or Mardana or “Manual lymphatic Drainage Therapy” and (Mechanism or Physiology or Effect or Function)
در پایگاههای اطلاعاتی PubMed از سال ۲۰۱۸-۱۹۵۰ مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین با جستجوی منابع بعضی از مقالات، منابع دیگری نیز به نتایج قبلی اضافه گردید و با حذف موارد غیرمرتبط و تکراری، ۷۵ مقاله برای بررسی انتخاب شدند.
یافتهها
یافتههای این جستجو شامل سه بخش بود:
ماساژهایی با گرایش نوین، ماساژهای سنتی و مکانیسمهای عمده که جزئیات آن ارائه شده است.
۱- ماساژهایی با گرایش نوین
این ماساژها شامل: تخلیه لنفاوی، ماساژ سوئدی، ماساژ سطحی و بافت همبند است.
۱، ۱- ماساژ تخلیه لنفاوی Manual Lymphatic Drainage Therapy MLDT
این ماساژ توسط Emil and Estrid در سال ۱۹۳۰ برای درمان سینوزیت مزمن و اختلالات ایمنی ابداع شد. در این ماساژ بهعلت سطحی بودن عروق لنفاوی، از لمس خیلی سبک و بدون روغن استفاده میشود. مکش ناشی از این فشار، جریان لنف و مایعات را بیشتر کرده، همچنین از آدم و ورم عضوی میکاهد و علاوه بر تخلیه لنفـاوی باعـث تخلیـه وریدهای سطحی و عمقی نیز میشود. در درمان لنف آدم (Lymphedema) تأثیر آن نشان داده شده است که تئوریهای مطرحشده آن عبارت اند از: تحریک سیستم لنفاوی با افزایش جریان لنف، تسریع در انتقال بازمانده های بیوشیمیایی بدن، کاهش آدم با افزایش دینامیک مایعات بدن و ایجاد حالت بدون استرس با کاهش واکنشهای سمپاتیکی همزمان با افزایش تون پاراسمپاتیکی (۲۳).
تأثیرات فیزیولوژیک این ماساژ عبارتاند از: افزایش دفعات انقباض لنفاتیکی، افزایش جذب پروتئینها به عروق لنفاتیک، کاهش فشار میکرولنفاتیکها، تخلیه لنف از عروق جانبی لنفاتیکی، کشیدهشدن مایعات از قسمـتهای متـورم به قسمتهای غیردرگیر در پی تخلیه لنف، ایجاد آرامش با تأثیر بر سیستم عصبی خودکار، تحریک سیستم ایمنی در غدد لنفی، افزایش دفع مواد زائد، تحریک غیرمستقیم جریان خون، کاهش گرفتگی عضلانی و درد، کاهش آنزیمهای سرمی ناشی از آسیبهای ورزشی و کاهش ورم مفاصل در پی کشیدگی (۲۴).
موارد انجام (اندیکاسیون) تخلیه لنفاوی MLDT عبارتاند از: لنفادم، عفونتهای مزمن، آدم لنفودینامیک، استرس، نارسایی مزمن وریدی، سردرد مزمن، اسکار جراحی/سوختگی، میگرن (قبل و بعد از جراحی)، درد مزمن، بهبودی زخم، فیبرومیالژیا، شکستگیها، سندرم خستگی مزمن، بارداری، بیماری التهابی مفاصل، دتوکسیفیکاسیون بافتی و چینوچروک پوستی. همچنین در مواردی مانند التهاب یا عفونت حاد، مشکلات عمده قلبی، ترومبوز، انسداد وریدی، خونریزی، آنوریسم حاد و تومورهای بدخیم (۱۶MLDT(نباید انجام شود (کنتراندیکاسیون).
۱، ۲- ماساژ سطحی Tactile Massage
این ماساژ در اواسط سال ۱۹۶۰ ابداع شد. در چهار دهه قبل، این ماساژ توسط Ardeby برای کاهش درد و اضطراب نوزادان نارس بهکار گرفته شد و توسعه یافت. همچنین برای بیماریهای روماتیسمی، سکته CVA، تهوع بارداری و دیابت نوع ۲ مورد استفاده قرار گرفت (۲۵). در این ماساژ، حرکات آرام کف دست (افلوراژ) بر روی کل بدن با روغن انجام میشود که در بیماریهای حاد، حس بهتر شدن و امنیت ایجاد میکند و باعث تحریک گیرندههای لمسی در پوست شده، ولی بر روی عضلات تأثیری ندارد (۲۶).
۱، ۳ – ماساژ کلاسیک یا ماساژ سوئدی Classic or Swedish massage
در منابع مختلف از Mezger و Ling بهعنوان ابداعکنندگان این روش نام برده شده است. براساس مقاله Mallios، ling استاد شمشیربازی و ژیمناستیک بوده که برای تقویت عضلات از یکسری حرکات و ماساژ (سیستم لینگ یا درمان حرکتی سوئدی) استفاده میکرده است. در اواخر سال ۱۸۰۰ میلادی، Mezger با دنبال کردن کارهای لینگ، سیستم Ling را به دانمارک و آلمان برد، سپس ۲ نفر از شاگردان Mezger بهنامهای Berghman و Helliday از ترکیب آموزههای Ling و Mezger، ماساژ سوئدی را اختراع کردند (۲). این ماساژ برمبنای آناتومی بدن میباشد؛ بدین صورت که دست درمانگر با لغزاننده (لوبریکانت) مستقیماً، با پوست تماس دارد و حدود یکساعت در هر جلسه انجام میشود. حرکات ماساژ در مسیر عروق لنفاوی و وریدها بوده و شامل پنج مرحله است:
- افلوراژ: (Effleurage) حرکات لغزشی سبک؛
- پتریساژ: (Petrissage) ورز دادن، فشردن و بلند کردن پوست و عضلات؛
- فریکشن: (Friction) حرکات مالشی پوست و عضله؛ تاپوتمنت: (Tapotement) ضربات ریتمیک سریع و ملایم روی پوست
- عضلات و ویبراسیون: (Vibration) لرزاندن پوست.
ماساژ سوئدی بهطور مکانیکی عضلات، پوست، تاندون، فاشیا و بافت همبند را فعال میکند و غیرمستقیم تون عصبی سیستم خودکار را تنظیم میکند (۲۸).
۱، ۴ – ماساژ بافت همبند Connective Tissue Massage
Dicke (سال ۱۹۴۰) در آلمان این ماساژ را کامل کرد، سپس در انگلستان توسط Ebner عمومی شد (۲۹). این ماساژ برای آزادسازی چسبندگی پوست از بافت همبند به کار میرود. روشهای آزادسازی از مرکز به اطراف، با فشار عمقی بر روی نواحی مرکزی مانند خاجی، مهرههای کمر، اطراف لگن، قفسهسینه و دندهها انجام میشود که ممکن است نتایج آن در اندام دورتر مشاهده گردد. درماتومها، اعصاب خودکار و سوماتیک در این روند درگیر شده و نتایج بالینی آن (تسکین بخشی موضعی، پرخونی، تحرک بیشتر بافت همبند و برطرفشدن گرفتگی عضلانی) میتواند در ارتباط با واکنش این اعصاب باشد. اثرات فیزیولوژیک این نوع ماساژ عبارتاند از:
- موضعی: آزاد شدن هیستامین از ماستسلها که منجر به ورم عضوی، دیلاتاسیون عروقی همراه با رفلکسهای اکسونی موضعی و افزایش جریان خون شده که در پی آن التهابهای مزمن و تحت حاد بهبود یافته و با نقلوانتقال مواد شیمیایی دردزا، درد تسکین مییابد.
- عمومی که از طریق تأثیر بر سیستم خودکار (پاراسمپاتیک) علائم در سایر اعضـای دورتر و عمقیتر ایجـاد میشـود، همچنینتحریک زیاد مکانورسپتورها باعث فعال شدن مکانیسم درد – دروازه (pain-gating) شده و ایمپالسهای درد را مهار میکند.
- تحریک سیستم عصبی مرکزی باعث آزاد شدن اندورفین میشود (تسکین درد).
- آزادسازی هورمون (مانند هورمونهای کنترلکننده خونریزی در عادت ماهیانه) (۱۴).
ماساژ بافت همبند را در موارد ذیل میتوان انجام داد (اندیکاسیون):
- بیماریهای قلبی ریوی
- نقایص جریان خون محیطی
- پاتولوژیهای عصبی
- مشکلات زنان و زایمان
- بیماریهای گوارشی و ادراری تناسلی
- بهبود بد عملکردی مفصلی – نخاعی
- استئوآرتریت
- بیماریهای روماتوئید
- درد کانال عصبی
- سیاتیک
- نورالژی
در مواردی همچون بدخیمیها، التهاب حاد، آبسه، سهماهه سوم بارداری، تب و عفونت (بهطور مطلق)، نباید ماساژ بافت همبند انجام گیرد (کنتراندیکاسیون)، ولی در کاهش فشارخون و خونریزی ماهیانه در زنان میتوان با احتیاط انجام داد (۱۵).
۲- ماساژهای سنتی
این ماساژها شامل: دلک (ایران)، آبهیانگ (هند) و توینا (چین) میباشد.
۲، ۱- ماساژ توینا: (Tui Na)
ماساژ توینا یکی از روشهای درمانی فیزیکی/ارتوپدی پزشکی چینی است که در کتاب پزشکی داخلی چین Huangdi Neijing Suwen (Yellow Emperors Classic of internal Medicine) به آن اشاره شده است. درمانهای مدرن فیزیکی، ماساژ، کایروپراکتیک و استئوپاتی بخشی از آثار و نتایج توینا را بروز میدهند. توینا براساس گردش انرژی حیاتی یا چی (QI)، در کانالهای مردین همه بدن است. این ماساژ با اصول پزشکی سوزنی و نقاط فشاری انجام میشود. با استفاده از انگشت، دست، بازو، زانو و کف پا، ماساژ مناطق موردنظر انجام شده تا نقاط فشاری که در مردینها قرار دارند، برانگیخته شوند. از روشهای تکان دادن، چنگ زدن، پیچاندن، مالیدن، سائیدن، چرخاندن، لوله کردن پوسـت و ایجـاد نوسـان برای حرکـت چـی، جـریان خـون و رفـع انسداد نیز استفاده میشود. باز شدن چی، جریان خون را بهتر کرده و آرامشبخش است، همچنین منجر به بازشدن مفاصل، رفع کشش و تمدد، تحرک تاندونها، شل و طویل شدن عضلات، تقویت پوست، برطرف شدن درد و تسهیل کمپلکس عضله – غشا (Myofascial Complex) میشود (۳).
در شکل کلاسیک ماساژ توینا (Yi Zhi Chan Tuina)، از فشارهای سبک تا سنگین و مداوم انگشت شست برای برانگیختن نقاط فشاری استفاده شده و برای فعال کردن مسیرهای فرعی مچ دست نیز چرخانده میشود. فشارهای مختلف، نتایج بالینی متفاوتی دارند. تأثیر درمانی توینا به متغیرهای فرکانس، مدت و فشار نیز مربوط میشود (۳۰). از فشارهای سبک، معتدل یا سنگین در مدتهای مختلف با توجه به شرایط بیمار میتوان استفاده کرد (۳۱).
۲، ۲- ماساژ آبهیانگ: (Abhyang)
آبهیانگ یا ماساژ هندی، برای پیشگیری و درمان انجام میشود. آبهیانگ ماساژ نقاط مارما با روغن مناسب است، ولی فشردن این نقاط، ماردانا نام دارد. مارما یا مارما چیکیتسا، ۱۰۷ نقطه در سرتاسر بدن بوده که شیبه نقاط پزشکی سوزنی و فشاری است. اعضای بدن با این نقاط و مراکز انرژی (چاکراها) و ۱۲ کانال سرشتی پراناها (انرژی حیاتی) مرتبط بوده و در حفظ تعادل و سلامتی نقش دارند. مارماها بهعنوان نقاط پرخطر در جراحی و هنرهای رزمی هندی از دیرباز موردتوجه بوده و قدمتی ۵۰۰۰ ساله دارند که توسط راهبان بودایی به سایر کشورها (چین، کره، ژاپن) نیز برده شدهاند.
این ماساژ برای همه سنین (روزانه یا دو یا سه روز) یکبار در تمام نقاط بدن؛ بهخصوص سر، گوش و پا انجام میشود. در این ماساژ از روغنهای مختلفی مانند کنجد، خردل و نارگیل بهصورت مفرد استفاده میشود که در بچهها روغنهای مزبور بهصورت پختهشده همراه با مواد غذایی مصرف میشوند.
آبهیانگ در بچهها و سنین بالا جهت درمان لاغری، بیماریهای خشکیدهنده، پوست خشک، ریزش مو و تغییر رنگ پوست انجام میگیرد.
آبهیانگ در دو دسته از افراد نباید انجام شود:
- بزرگسالان: داشتن تب، به دنبال قی، مصرف مسهل و بعد از تنقیه؛
- نوزادان: بلافاصله بعد از شیردهی، هیپوگلیسمی، نوزاد بیمار (لتارژی، عدم تحمل تغذیه، سپسیس)، بیماریهای مادرزادی قلبی مانند بیماریهای سیانوتیک، نوزادان با علائم حیاتی ناپایدار، دیسترس تنفسی، زردی تشدیدیافته نوزادی.
مکانیسمهای این نوع ماساژ بهصورت برانگیخته شدن مارماها بوده که انرژی حیاتی یا پراناها را از طریق مسیرهای بیوانرژیک به اعضای داخلی رسانده و با ایجاد تعادل در آنها به حفظ تندرستی کمک میکنند و همراه با تغییرات فیزیولوژیکی مانند تغییرات هورمونی (کورتیزول، اپینفرین، نوراپینفرین)، فعال شدن سیستم پاراسمپاتیک، شل کردن عضلات، بهتر شدن هضم، افزایش اندورفین و کاهش درد، بهتر شدن خواب و کاهش امواج بتا مغزی، افزایش سروتونین و دوپامین، کاهش کورتیزول، توسیع عروق سطحی (افزایش جریان خون و لنف) و بهتر شدن سیستم ایمنی میباشند (۲۰، ۲۱، ۳۲).
۲، ۳- دلک (ماساژ ایرانی):
مالش بدن یا دلک، یکی از اعمال یداوی پیشگیری و درمان است که برای تحلیل مواد زائد و یا حفظ رطوبات انجام میگیرد. تأثیرات مشابه دلک و ورزش باعث شده تا دلک نوعی از ورزش محسوب شود. این شباهتها عبارتاند از: تحلیل مواد زائد، رقیقکردن رطوبات، انتشار حرارت و محکم کردن عضلات و تاندونها.
تأثیرات دیگری نیز وجود دارد که فقط از دلک ایجاد میشود ازقبیل: خارج کردن مواد زائد غلیظ و لزج، چاق یا لاغر کردن یک عضو و جذب ماده از قسمتهای بالاتر به پایین که با روشهای دیگر انجامشدنی نیست (۲۲). دلک از دید ابنسینا جزء جدائیناپذیر ورزش بوده که قبل و بعد از ورزش میبایستی انجام شود تا کمترین آسیب و بیشترین بهره از ورزش حاصل گردد (۳۳). سه عامل کیفیت (صلب، معتدل و لین)، کمÌیت (کثیر، معتدل و قلیل) و سرعت (سریع، معتدل وک ند) در تعیین نوع دلک مؤثرند.
با ترکیب اجزای این سه عامل، انواع مختلفی حاصل میشود که ۹ حالت آن کاربردی است. هرکدام از این حالتها بهصورت موضعی یا کلی، با یا بدون روغن، با پارچه نرم یا زبر و یا با دست انجام میشود. دلک صلب برای تقویت عضلات به کار میرود و دلک لین برای نرم کردن اعضا، عضلات سفـت و دلک معتدل بینابین است. در دلک کثیر، حرارت بیشتر باعث لاغری میشود، ولی دلک قلیل باعث حفظ رطوبات و بالپزشکیع فربهی میگردد. دلک با توسیع منافذ پوستی، تقویت حرارت غریزی، دفع مواد زائد، کشاندن مواد مزاحم به مناطق دورتر و تقویت هاضمه در ایجاد و حفظ تندرستی نقش دارد (۲۲).
برخی ماساژهای سنتی دیگر ازجمله آنما (ژاپن)، ماساژ بومی تایلند و مالزی، شانتالا (برزیل) و لومی لومی دارای پشتوانه فکری – فلسفی هستند و میتوانند به غنیتر شدن کاربرد ماساژ کمک کنند. در این مطالعه نیز مقالاتیدر زمینه بررسی مکانیسم این ماساژها یافت شد.
۳- مکانیسمهای عمده در انواع ماساژها
این مکانیسمها شامل: درگیری پوست و سیستم عصبی – هورمونی، تأثیرات مکانیکی و فیزیکی، تأثیر بر التهاب و سیستم ایمنی میباشند.
۳، ۱- درگیری پوست و سیستم عصبی – هورمونی
قسمتهایی که در انواع مختلف ماساژ درگیر میشوند عبارتاند از: پوست، بافت همبند، عضله، تاندون، مفاصل، عروق خونی، اعصاب و احشا.
شاید همه این بافتها در ماساژهای مختلف بهطور یکسان درگیر نشوند، اما پوست تنها بخشی است که در همه انواع ماساژ درگیر میشود. گیرندههای مختلف حسی (رافینی، مایسنر، پاچینی، کراوس، مرکل، گیرندههای جوانه مو و فیبرهای آزاد) حس سرما، گرما، ارتعاش، فشار، درد و لذت را از طریق اعصاب مختلف سوماتیک و فیبرهای حسی (فیبرهای سی) به قسمتهای مختلف مغز مخابره میکنند (۳۴). حس گرما، درد، خارش، حرکت و لرزش با این فیبرها از طریق نخاع و تراکت اسپاینو تالامیک به قشر اینسولار میرود (نقش مهم در پروسس احساسات دارد) و منجر به پاسخهای اتونوم لذتبخشی و آرامش میشود (۳۵).
تحریکهای عصبی رسیده به نواحی پرهونتریکولار و Periaqueductal Gray، سیستم تسکینبخشی (آنالجزی) مغزی را فعال میکند. این سیستم به دو طریق باعث مهار درد میشود:
- با مهار سیگنالهای رسیده به این نواحی
- از طریق ترشح ترکیبات شبهمرفین که مسیر درد را غیرفعال میکند (۳۶).
در مقالات به مواردی همچون بهبودی درد با فعال شدن سیستم تسکینبخشی، ترشح اندورفین، سروتونین، ترشح همزمان ACTH (به دلیل ریشه مشترک داشتن با پرو اپیو ملانوکورتین)(۳۷)، کاهش اضطراب و بالا رفتن آستانه درد، تحریک گیرندههای فشار بهجای گیرندههای درد نیز اشاره شده است (۳۸، ۳۹).
سیگنالهای لمسی که به مراکز و هستههای ساقه مغزی (رتیکولار)، بصلالنخاع، پونز و مزنسفال میرسند میتوانند با اعمال تغییر در کنترل این مراکز منجر به تغییر فعالیت هیپوتالاموس – آدرنال (غددی) و تغییرات سمپاتیک پاراسمپاتیکی شده و نتایج متنوعی مانند: کم شدن فعالیت قلبی عروقی (۴۰، ۴۱)، کاهش اضطراب (۳۸)، بهبود خواب، تعدیل اتونوم (۴۲)، کاهش کورتیزول (۴۱)، افزایش تون واگ، ایجاد ریلاکسیشن و آرامش، کاهش حرکات، خواب بهتر و افزایش وزن در نوزادان (۱۳، ۴۱)، تحریک واگ و افزایش دفع مدفوع، کاهش بازجذب بیلیروبین از دستگاه گوارش (۴۱)، تغییر فعالیت هیپوتالاموس – آدرنال، افزایش جریان خون و افزایش حرارت پوست (۴۳) را موجب شوند.
جزایر پانکراسی به مقدار زیاد با سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک، عصبدهی شدهاند. تحریک پاراسمپاتیک و سمپاتیکهای بتا آدرنرژیک، گلوکاگون، هورمون رشد، کورتیزول، هورمونهای دستگاه گوارش و به مقدار کمتر پروژسترون و استروژن میتوانند ترشح انسولین را افزایش داده و برعکس فعالیت آلفا آدرنرژیک، سوماتواستاتین و لپتین میتوانند ترشح انسولین را کاهش دهند. اپینفرین نیز قند خون را بالا میبرد (۳۶)؛ بنابراین تغییرات اتونوم هورمونی ناشی از ماساژ در ایجاد تغییرات قند خون بیماران دیابتی میتواند تأثیرگذار باشد (۴۵، ۴۴، ۳۱)
۳، ۲- تأثیرات مکانیکی و فیزیکی (بهتر شدن جریان خون و لنف):
مالش پوست بدن و فشار فیزیکی ناشی از ماساژ، گردش خون و لنف را بهتر میکند. با توجه به اینکه حرکت خون در وریدها بهعلت وجود دریچههای لانه کبوتری یکطرفه است؛ بنابراین فشار فیزیکی اعمالشده در این مسیر نیز میتواند از تجمع خون در وریدها و بالپزشکیع در اعضا جلوگیری کند.
همچنین فشار فیزیکی با تخلیه لنف اندام فوقانی از طریق ایجاد مکش و خلأ باعث کشاندن لنف و مایعات اندام تحتانی به سمت فوقانی شده و آدم اندام تحتانی را کاهش میدهد (۱۷)، در فشارهای کمتر نیز منجر به بهتر شدن میکروسیرکولیشن و لنف شده که کاهش آدم و موادی که مستقیم یا غیرمستقیم باعث درد میشوند را در پی دارد (۴۶). سایر تأثیرات مکانیکی و فیزیکی ماساژ شامل: دیلاتاسیون عروقی در پی تحریک پوستی (۴۱) میتواند به دلیل ایجاد رفلکس (۴۷)، درگیری سیستم خودکار، شل شدن عضلات و رفع موانع خونرسانی، افزایش خونرسانی و کاهش ویسکوزیته (۹)، ترشح نیتریک اکساید (۴۸)، و از بینرفتن چسبندگیها باشد (۴۹).
۳، ۳- تأثیر بر التهاب و سیستم ایمنی
تغییرات ایمنی (افزایش دمارژینه شدن گلبولهای سفید، افزایش لنفوسیتها در گردش خون، کاهش TNF-α و سیتوکینها) درپی ماساژ نیز گزارش شده است (۵۰). باوجود اینکه ماساژ بر متابولیتهای عضلانی مانند گلیکوژن و لاکتیک اسید اثری ندارد، ولی برکاهش التهاب و افزایش بیوژنز میتوکندریها تأثیر مفیدی دارد. در اثر ورزش یا تروما در سلولهای عضلانی، (Nuclear Factor kB) NFkB و p65 (هستهای) انباشته شده که منجر به واکنشهای التهابی میشود و ماساژ از طریق فعالکردن مسیر سیگنال دهنده مکانوترانسداکشن FAK (Focal Adhesion Kinase) و کیناز خارج سلولی ERK1/2 (Extracellular Signal- regulated Kinase ½) سیگنال بیوژنزی میتوکندریال را افزایش داده و مانع از افزایش NFkB و p65 میشود و در نتیجه باعث کاهش تولید سیتوکینهای التهابی، TNF-α، IL-6 و کاهش فسفریلاسیون (Heat Shock Protein 27) HSP27 میگردد (۱۰).
بحث
با توجه به نیازهای درمانی، انواع مختلفی از ماساژها ابداع شدهاند. در ماساژهای سنتی، نیازهای مختلف درمانی با تکنیکهای مختلف ماساژ در قالب یک اسم (دلک، آبهیانگ، توئینا) میباشد، ولی در سالهای اخیر با اسامی و روشهای مختلف به این نیازها پرداخته شده است. در قیاس بایدها و نبایدهای ماساژهای کهن و نوین، بهنظر میرسد تخلیه لنفاوی بیشتر برای بیماریهایی که با اختلال در جریان مایعات بدن همراه هستند، متناسب است و برعکس ماساژ بافت همبند برای بیماریهایی که بهعلت چسبندگی بافتهای نرم ایجاد شدهاند، مفید میباشد.
ماساژ سطحی (تکتایل) در قیاس با ماساژ کلاسیک (سوئدی) نیز بهنظر میرسد دامنه محدودتری داشته باشد. در ماساژ سطحی بهدلیل فشار سبک و درگیر نشدن عضلات و بافتهای عمقیتر، تنها پوست تحت تأثیر قرار میگیرد. شاید بهعلت عدم تحمل فشارهای عمقیتر، این شکل از ماساژ برای نوزادان طراحی شده باشد. آرامبخشی این ماساژ در مطالعات زیادی دیده شده (۱۰، ۲۵)، ولی در بیماران دیابتی نتایج متفاوتی از آن گزارش شده است (۳۱، ۵۱).
در ماساژ کلاسیک، مقدار فشار بیشتر بوده و بافتهای بیشتری (پوست، بافت همبند، عضله، تاندون) نیز درگیر میشوند. برای آرامبخشی (۵۲)، همچنین در بیماریهای مختلفی مانند سرطانها (۳۴)، بیماریهای عضلانی – اسکلتی (۵۳)، دیابت (۴۴، ۴۵) و فشارخون (۵۴) از این ماساژ استفاده میشود.
از فشار سبک در ماساژ سطحی و تخلیه لنفاوی نیز استفاده میشود، اما نحوه حرکت دست بر روی پوست متفاوت بوده و نتایج گوناگونی را ایجاد میکند. همچنین در ماساژ کلاسیک و ماساژ بافت همبند با اینکه از فشار عمقیتر استفاده میشود تکنیکهای متفاوت ماساژ، کارایی این دو را متفاوت میکند.
در ماساژها با گرایش سنتی بین توئینا و آبهیانگ ازنظر فلسفه و مکانیسم، شباهت زیادی دیده میشود. در این دو ماساژ، انرژی حیاتی بدن از طریق نقاط خاص برانگیخته شده و به هماهنگی بدن کمک میکند. تعداد نقاط فشاری در آبهیانگ، کمتر است (۱۰۷ مارما) و در توئینا، نقاط فشاری بیشتری وجود دارد. کانالهای بیوانرژیک در هر دو ماساژ دیده میشود که در آبهیانگ، ۱۲ مورد و در توئینا ۱۴ مردین اصلی وجود دارد، همچنین در توئینا از تنظیم یین و یانگ نیز برای حفظ تعادل در سلامتی استفاده میشود، ولی در آبهیانگ با توجه به تری دوشا (اخلاط سهگانه کافا، پیتا، واتا)، از هفت مرکز انرژی بهنامهای چاکرا، تنظیم مارما و انرژی حیاتی استفاده میشود.
با توجه به نقاط بیشتر توئینا شاید چاکراها در قالب این نقاط فشاری باشند؛ بنابراین بهنظر میرسد شباهتهای این دو مکتب بیشتر از اختلاف آنها باشد.
با اینکه مکانیسمهای مشابه با ماساژهای نوین برای این دو ماساژ مطرح شده است (۲۱، ۵۵)، اما پرداختن به مکانیسم اختصاصی آنها مبنی بر نقاط فشاری و تنظیم انرژی حیاتی شاید بتواند نتایج متفاوت ماساژهای یکسان را بیان کند و راههای درمانی تازهتری را نشان دهد.
در دلک از حرارت غریزی و تقویت آن با ماساژ بحث میشود و اینکه با دلک، منافذ پوستی بازتر شده و بخارها و مواد زائد هم از این طریق و هم از مسیرهای دفعی دیگر به خارج از بدن رانده میشوند. شباهت دلک با آبهیانگ و توئینا کمتر است، اما فصل مشترک این سه ماساژ انرژی حیاتی است که در دلک همان حرارت غریزی نامیده میشود.
دلک این توانایی را دارد که برای همه مزاجها و سنین مختلف تنظیم گردد. همانند توئینا و آبهیانگ برای دلک نیز مکانیسمهای مشابه ماساژهای نوین مطرح شده است (۱). توجه به این سه ماساژ متفاوت میتواند دید جامعتری از ماساژ را ارائه دهد تا بتوان برای اهداف درمانی، بهترین شیوه را طراحی کرد.
نتیجهگیری
باوجود نوگرایی و ابداع شیوههای جدید، ماساژ از قدیمیترین روشهای درمانی در اکثر ملل بوده و تجارب هزاران ساله، پشتوانه آن است. همه ماساژها با تحریک بخشهای مختلف مغز و بهبود کارکرد اعضای بدن دارای تأثیرات مشابهی هستند، اما تفاوتهای منحصربهفردشان باعث میگردد در موارد خاص استفاده بیشتری داشته باشند.
در ماساژهای نوین بسته به شرایط بالینی، تصمیم به انجام یکی از آنها گرفته میشود؛ درحالیکه انتخاب ماساژهای سنتی متکی بر فلسفه کلنگر بوده و طیف درمانی بیشتری را هم بهخود اختصاص میدهند. بنابراین توجه به پشتوانه فکری – فلسفی ماساژهای سنتی میتواند راهگشای مکانیسمهای ناشناخته ماساژ باشد.
مقاله اصلی را در اینجا بخوانید.